به گزارش نبض بورس، فرزین سوادکوهی، کارشناس و تحلیلگر انرژی در رابطه با ناترازی گاز و قطعی آن بیان کرد: به اعتقاد بنده و خیلی از کارشناسها و صاحبنظران، متأسفانه در همه دهههای گذشته مقولهای به نام استراتژی انرژی را به شکل آیندهنگر برای خودمان ترسیم نکرده بودیم و با توجه به اینکه نقشه راهی برای حوزه انرژی کشور نداشتیم دچار خطاهای عدیده و بزرگی شدیم. یکی از این خطاها در دو دهه گذشته، گازرسانی سراسری بوده که به اعتقاد بنده یک سیاست پوپولیستی بوده است؛ به طوریکه همه دولتها برای اینکه عملکرد خودشان را موجه جلوه دهند فکر میکردند گازرسانی سراسری و به دور دستترین نقاط کشور میتواند حرکت مناسبی باشد در حالیکه از همان زمان باید درنظر میگرفتند که استفاده از انرژیهای هیدروکربوری صرف نظر از اینکه خرج خیلی بالایی دارد و آلایندگی بزرگی ایجاد میکند در عین حال نیز، منابع ما را تلف میکند؛ منابعی که میتوانستند صادر شده یا از طریق پتروشیمیها یا گازرسانی به صنایع تبدیل به ارزش افزوده شوند. بنابراین؛ از آنجایی که گازرسانی به خانوارها یا شهری و روستایی ارجح تلقی شده است متأسفانه، این سیاست همچنان در دولتهایی که بهطور مرتب یکی پس از دیگری سرکار آمدند ادامه داشته و تکرار شده است.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به نبود تعاملات با کشورهای پیشرفته به عنوان یکی از چالشهای بزرگ تأکید کرد: نبود تعاملات با کشورهای صاحب تکنولوژی باعث شده است که طرحهای توسعهای و اجرایی صنعت نفت و گاز دچار سکون شوند؛ یعنی ما این موضوع را جدی نگرفتهایم که منابع ما محدود هستند و اصلیترین تأمین کننده گاز کشور که میدان گازی پارس جنوبی است تا یک میزانی توانایی دارد و در یک بازه زمانی مشخصی میتواند برای ما گازرسانی داشته باشد و در این میان، میدان گازی پارس جنوبی که از ۲۴ فاز تشکیل شده است در طول زمان نیاز به طرحهای توسعهای دارد. یعنی بازیابی با طرحهای زیاده برداشت یا افزایش ضریب برداشت لازمه همه میدانهای گازی و نفتی است و همه میدانند که روزی ۷۰۰ میلیون متر مکعب گازی که از میدان گازی پارس جنوبی تولید میشود در سالهای آینده به دلیل افت فشار در این میدان کاهش پیدا میکند و دچار کمبود تولید میشویم. یعنی بر اساس اظهارنظر کارشناسان، شاید تا ۶-۵ سال آینده این میزان تولید ما به نصف برسد؛ بهطوریکه ۷۰۰ میلیون متر مکعب به ۳۵۰ میلیون متر مکعب میرسد و در این میان، باید این موضوع را نیز، درنظر بگیریم که به همین نسبت مصرف ما روند افزایشی پیدا میکند و این جای خالی بسیار تأسف بار است. زیرا کشوری که به عنوان دومین دارنده گاز در جهان شناخته میشود وضعیتش به سمتی میرود که مجبور میشود واردکننده گاز شود.
سوادکوهی تصریح کرد: به اعتقاد بنده، ناترازی گاز که از آن صحبت میشود ناترازی مدیریتی است. یعنی ضعف و سوء مدیریت است که باعث ناترازی گاز شده است و به همین دلیل، اگر سیاست آیندهنگر وجود داشت برای کشوری که توانایی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را دارد باید از آن طریق وارد شد. اما متأسفانه، متولیان خیلی دیر متوجه شدند که میتوانیم از انرژیهای تجدیدپذیر برای تولید برق استفاده کنیم که در مقایسه با گاز و دیگر منابع هیدروکربوری جایگزین بسیار مناسب و ارزان تری است.
این کارشناس انرژی گفت: در هیچ کجای جهان نمیتوان دید که یک بنگاه اقتصادی؛ یعنی نهادی که تولیدکننده گاز است بهطور مرتب تبلیغ کند که محصولش خریداری نشود. این در حالی است که الان، شرکت ملی گاز مجبور است همه را به اصلاح مصرف و کمتر مصرف کردن دعوت کند که این موضوع اصلاً هیچ توجیهی ندارد. زیرا چگونه ممکن است یک بنگاهی که برای فروش محصولی ساخته میشود برای خرید نکردن محصولش تبلیغ کند؟ در حالی که متأسفانه، این اتفاق در ایران افتاده و درواقع، بن بستی است که دولتها در آن گیر کرده اند و چارهای جز این ندارند و بههمینخاطر، شاید اگر ما هم جای دولتمردان بودیم به اجبار همین شیوه را پیش میگرفتیم تا جایی که به همه میگفتیم از گاز کمتر و به شکل بهینه مصرف کنند و اگرچه این موضوع اصلاً موجه نیست، ولی این اتفاق در ایران افتاده است و بدون شک، در آینده مشکلات عدیدهای را برایمان فراهم میکند.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: قطع گاز صنایع به دلیل گازرسانی به مصرف شهری هیچ زمانی توجیه نداشته و از زمانی که این سیاست در پیش گرفته شده کشور با یک بن بستی روبرو شده است و علاوه بر این، با توجه به این که تعاملاتی با کشورهای صاحب تکنولوژی نداشتهایم و نداریم.
در نتیجه، هر روز پنجرههای تعاملاتی ما در حوزه اقتصاد انرژی و نفت و گاز بستهتر میشوند و متأسفانه، از آنجایی که تکنولوژیهای لازم را در اختیار نداریم، نمیتوانیم میادین گازی خود را توسعه دهیم تا کمبود گاز برطرف شود. مثلاً میدان گازی پارس جنوبی فاز ۱۱ همچنان درگیر مسئله توسعه خودش است و پس از برهم خوردن قرارداد توتال و شرکت CNPC چین و پترو پارس ایران که یک کنسرسیوم به منظور توسعه فاز ۱۱ تشکیل داده بودند این برنامه برهم خورد و ما در فاز ۱۱ موفق نبودیم. بنابراین، جای خالی این توسعه به وضوح دیده میشود و گرفتار این مسئله هستیم.
سوادکوهی یادآور شد: بنده اعتقاد دارم اصلاح الگوی مصرف تا حدودی میتواند جای خالی گاز ما را پُر کند. هرچند که این یک مسَکن مقطعی است و واقعیت امر این است که ما باید هر چه زودتر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر برویم و به جای اینکه گاز را به سمت مصرف شهری و روستایی ببریم به سوی تولید در صنایع به ویژه پتروشیمی سوق دهیم و اگر این اتفاق نیفتد ما همچنان درگیر خواهیم بود و این مسئله در سالهای آینده نگران کننده است.
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به این پرسش که «روند مصرفی مردم در گاز شهری و خانوارها صعودی است یا اتلاف گاز در صنایع وجود دارد؟» تصریح کرد: مصرف نکردن بهینه گاز یک مسئله مشخصی است و بهطور کامل، اتلاف گاز در شبکهها وجود دارد و رقم قابل توجهی از تولید ما را هدر میدهد و از طرفی، سوزاندن گازهای فلر یا مشعلها نیز، در عین اینکه باعث به وجود آمدن مشکلات عدیده زیست محیطی میشود ارزش افزوده ما را میسوزاند و در حقیقت، نابود میکند و به همین دلیل، نمیتوانیم هیچ استفادهای از آن کنیم، ولی با توجه به مصرف شهری و روستایی ما با وجود دستگاهها و تجهیزات حرارتیشان که عمدتاً تکنولوژیهای عقب ماندهای دارند انتظار زیادی است که از مردم توقع داشته باشیم در مصرف بیشتر دقت کنند و این موضوع مثل خودروها میماند چراکه وقتی امکان انتخاب برای مردم قائل نیستیم و در حوزههای مختلف، دستگاههای حرارتی و برودتیمان با تکنولوژیهای قدیمی کار میکنند و هیچ نوسازی و بهسازی نمیشوند اینها باعث میشوند که خطوط انتقال ما همچنان درگیر مشکلاتی شوند و این رقم قابل توجهی از تولید گاز کشور را هدر میدهد و به نظر بنده، باید برای این موضوع یک چاره اندیشی اساسی صورت بگیرد و درحقیقت، صنایع نیز، گرفتار همین مسئله هستند. زیرا بر اساس همان الگویی پیش رفتهاند که از قبل برایشان ترسیم شده است. یعنی اگر اتلاف گاز در شبکههای انتقال وجود دارد صنایع هم از نظر تجهیزات و امکاناتی که دارند دچار عقب افتادگی هستند چراکه امکاناتشان مدرن نیست و در این میان، میزان مصرف انرژیشان بسیار بالاست و در عین حال، با ازدیاد جمعیت و گستردهتر شدن محیطهای شهری روند مصرفی نیز، سیر صعودی پیدا کرده و همین امر، گره ناترازی انرژی را برای کشور کورتر میکند.
سوادکوهی در پاسخ به این پرسش که «استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، باتریهای لیتیومی، دمای رفاه، فرهنگسازی و مواردی از این دست تا چه اندازه میتوانند موثر باشند؟» تأکید کرد: واقعیت امر این است که ما در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عقب ماندگیهای زیادی داریم؛ بهطوریکه شاید در یکی دو سال اخیر، ورد زبان راهبران حوزه انرژی است که به بخش انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر پرداخته شود و از آنجایی که متأسفانه حتی ما در وزارت نیرو برای تولید و انتقال برق مسئله انحصار را میبینیم در حوزه انرژی تجدیدپذیر هم، بخش خصوصی خیلی نمیتواند ورود پیدا کند و دلیلش این است که از طرف دولت و وزارت نیرو محدودیتهایی برای آن قائل میشوند و همین مسئله، سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر را دچار مشکل کرده است؛ بهطوریکه الان وزارت نیرو یک برنامهای را ارائه داده است که به نظر میرسد تا حدی غیر واقعی یا اغراق آمیز است. زیرا گفته است تا پایان دوره اول دولت فعلی یعنی در دوره چهارساله دولت سیزدهم، ۱۰ هزار مگاوات به انرژیهای تجدیدپذیر اضافه خواهد کرد. این در حالی است که در تمام ۴۰ سال گذشته، از محل انرژیهای تجدیدپذیر حداکثر ۹۰۰ مگاوات تولید داشتهایم و این حرکت به حدی لاک پشتی و کند است که اگرچه ۲ سال و خردهای از شروع فعالیت دولت فعلی گذشته است، ولی رقم چندانی به آن ۹۰۰ مگاوات اضافه نشده و شاید ۳۰۰-۲۰۰ یا حداکثر ۵۰۰ مگاوات اضافه شده است. به همین دلیل، ۱۰ هزار مگاوات تا پایان دوره اول دولت فعلی عدد بسیار اغراق آمیزی است. اما با این وجود، جلوی ضرر را از هرجا بگیریم منفعت است و به همین دلیل، اگرچه انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند بخش عمدهای از مشکلات موجود را برطرف کنند، ولی سرعت این توسعه باید بسیار بیشتر شود.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به راهکارهای جهانی برای جبران کمبود گاز صنایع تأکید کرد: کشورهای دیگر از آخرین پژوهشهای روز برای جبران کمبود گاز صنایع خود استفاده کرده و به بهسازی و نوسازی تجهیزات خود مبادرت میکنند و این نشان میدهد آنها مثل کشور ما نیستند که اگر تجهیزی را برای بخشی از صنعت آوردند که مصرف بالایی دارد تا مدتها از آن تجهیز استفاده کنند و در مقابل، چنین تجهیزاتی را بهطور مرتب با تکنولوژیهای جدید عوض کرده و سعی میکنند در راستای الگویی که از قبل ترسیم کردهاند به اعداد و ارقامی برسند که مدنظرشان است و در این میان، گاهی ممکن است در بعضی از جاها موفقیتهایی نداشته باشند، ولی در نهایت، این اندیشه وجود دارد که هر روز از مصرف انرژیهای هیدروکربوری کاسته شود و به سمت مصرف انرژیهای پاک سوق پیدا کنند. به همین دلیل، این شکل یا الگو باید مدنظر سیاستگذاران کشور ما هم قرار بگیرد؛ بهطوریکه متصدیان امر باید به این موضوع به شکل جدی فکر کنند که نمیتوان زمان را برای باری به هر جهت گذراندن سپری کرد و این که فقط در لحظه یا مقطعی بخواهیم مردم یا صنایع را راضی نگه داریم چاره کار نیست و در مقابل، باید یک برنامه اساسی برای این مشکل یا چالش تدوین کنیم و طبق آن پیش برویم و دست از انحصار برداریم و اجازه دهیم بخش خصوصی ورود پیدا کند و تکنولوژیهای جدید وارد شوند تا بتوانیم از مشکلات موجود در این خصوص رها شویم.
سوادکوهی در پایان خاطرنشان کرد: ما باید دریچهها و دروازههای ارتباطیمان با کشورهای صاحب تکنولوژی را باز کنیم و اجازه دهیم تعاملات دو طرفه صورت بگیرند تا بتوانیم از تکنولوژیهای روز استفاده کنیم و اجازه دهیم امکان سرمایهگذاری داخلی و خارجی در کشور مهیا شود و صنایع به روز شوند. البته این موضوع مستلزم این است که سرمایهگذار احساس امنیت کند. زیرا سرمایهگذاری فقط در محلی جواب میدهد که امنیت سرمایهگذاری در آن تضمین شده و اگر این بستر فراهم شود ما میتوانیم از امکانات روز دنیا استفاده کنیم و به همین میزان، دانش فنی خود را ارتقاء دهیم؛ همانطور که در بسیاری از زمینهها پیشرفت کردهایم و این پیشرفتها در حوزههایی صورت گرفته است که روی تکنولوژیهای روز متمرکز شدهایم. اما اگر قرار باشد که فقط به گذر زمان و رضایت مقطعی بسنده کنیم گرفتار دور باطل خواهیم شد.